خدایا ...
ای مونس نجواهای پنهان!
هر که خلوتی با تو ساخت، خود را یافت و هرکه به دیگران پرداخت، هستی اش را در ازدحام نفوس باخت. لذت خلوت با خودت را به ما عنایت کن!
ای خدای قریب!
درِ خانه را گشوده ای و باب بهانه را بسته ای.
از تو نزدیک تر کیست؟ و از خانه تو امن تر کجاست؟
به کدام رو و با کدام رو می توان گریخت؟!
اینک این کوی تو و این دل هرزه گرد...
ای خدای اجابت!
هیچ خواستنی در آستان تو بی اجابت نمی ماند. ما را خواستن بیاموز.
ای خدای مهدی!
شیعه آخرالزمان را همین شرمساری بس که محبوب و مرادش مدام یاد او کند؛ «و لا ناسِینَ لِذِکرکُم». و او هیچ از مراد خویش یاد نکند. ما را از این شرمساری برَهان.
خدایا!
نگاه نافذی عنایت کن که از وسیله ها و واسطه ها بگذرد و تو را در پس و پشت همه وقایع ببیند.
خداوندا!
به ما آنچنان فراستی عطا کن که عشق را از هوس باز شناسیم و نور رحمان را از نار شیطان تمیز دهیم و میان حقیقت و باطلِ حقیقت اندود فرق بگذاریم.
خداوندا!
دینمان را از سیاستمان جدا مکن و دینمان را ابزار سیاستمان قرار مده و دینمان را تابع سیاستمان مپسند.
خدایا!
میان دست کوتاه همت ما و خرمای نخل معرفت، نسبتی برقرار کن تا بیش از این در تنگنای جهالت نمانیم.
خدایا!
فهم نعمت هایت اسباب شرمساری است و نفهمیدنش، عین زیانکاری. و ما را در همه عمر جز این دو حال چه حالی است؟ پس ما را مدام در کار شکر و استغفار بدار.
خدایا!
معرفت بندگی، نصیب فرما! حال نیایش و روح عبادت!
خدایا!
هیچ کس نیست که به تو محتاج نیست. به ما، امّا، بال اشتیاق عنایت کن، نه پای احتیاج.
خدایا!
سبک آمده ام و با دست های تهی؛ سنگین بازم گردان.
خدایا!
سنگین آمده ام و با کوله باری از گناه، سبک بازم گردان.
خدایا!
بازم مگردان
تمنای دعا...
|